یک هفته شد . نه؟
خوب..
از اخر آخربرم اول یا از اول بیام آخر یا همینطور رندوم!؟ :|
(نوشتن با کامپیوتر چه حالی میده خدایی . گوشی سخته.. عاشق این کیبورد قدیمی خودمم با این دکمه های برجسته نازش. تایپ باهاش سرعت وحشتناکی داره ..)
_____
یکی از بزرگترین چیز های این مدت سه گانه "نغمه هایی از شمال" بود.. یه چیز واقعا شاهکار . میتونم بگم جزو پنج شاهکار برتی که تجربه کرده ام..
متن و ترجمه و لینک ترکی که هم اکنون درحال پخشه رو میزارم شب ..
بگذریم
____
سرعت و قدرت ترجمه ام خیلی خوب شده . هر ساعت 850 کلمه تقریبا
تو عید هم یه کار ترجمه گرفتم (دو سه تا دیگه باشه بلخره میتونم رویای خودم ینی D3200 رو بخرم ... و این خیلی فوق العادست ...)
بابا خیلی گرون حساب میکنن !! من به پنجاه درصد مبلغ مرسوم هم راضیم!
خوشم میاد کلا از این کار. هم کم و بیش لذت بخشه . هم مفیده برا خودم. هم گره از کار یه بنده خدایی باز میکنم و هم یه پس اندازی میشه .
الانم رو یکی کار میکنم تخصصی معماری خیلی جالبه درباره ساختمون هایی از بلوک های خاکی به هم پیوسه که روشون زایده هایی دارن که در هم قفل میشن و حتی بیشتر از بتن مسلح دربابر زلزله مقاومند!!!
بگذریم ..
______
آه چه صدایی ... چه نفمه ای ... چه آهنگی ... شت :| :((((
_____
یاد گرفتم از همه چیز های از دست رفتنی بتونم دل بکنم .. قبلا هم گفته بودم بهت ..
و انگار توام جزو همونا بودی ... چیزی که هیچوقت بهش فکر نکرده بودم .. ینی تنها چیزی که بهش فکر نبودم خود تو بودی .. کسی که بیشتر از هرکسی از من و درونم با خبر بودی
ولی هنوزم وقتی به یادت میفتم لبخند میزنم ..
میگم ...
Its how it meant to be
همین ..
:)
....
Oh Mother North, lakes like blue sapphires
Under your skies, into the wild I drown my sorrows
______
گردنم درد میکنه :| کیفم سنگین بود!
مشتق چیز نازیه ... و میشه گفت آرامش بخش ترین بخش آرامش بخش ترین درس دنیاست ! (البته تا اینجا!) (یاد اصلون بخیر!!)
_____
امیر جان میخوام بدونی خیلی خوشحالم که باهات آشنا شدم و هستی و امیدوارم زود از بین نره و امیدوارم موفق ترین داداش دنیا باشی ! :)
_____
یه آدم برفی درست کردیم هم قد من :| وات د فاک . میگن انگار عید کنسل شده!
_____
بزرگترین تحول در نوع فکر کردنم (نه طرز فکر یا عقاید یا نحوه زندگی الگوریتم فکر کردن در مورد مسائل و نوع پردازشش . سوای نتیجه اش) رو تجربه کردم .. اگه فرصت شد تعریف میکنم ... حال میتونم دلیل همه خوشی ها و نا خوشی ها و احساسات و اتفاقات و شکست ها وموفقیت هارو به طور منطقی توجیه کنم ... یکی از بهترین کتاب هایی بودی که خوندم :) خیلی دوست دارم :* (امیر بزار تموم کنم میدم بهت اگه نتونستی گیر بیاری)
____
یکی از پر قعالیت ترین برهه زمانی هست که تجربه می کنم .. تقریبا بازدهم نزدیک به 80 درصد رسیده به زور . وقت تلف شده اضافی و چرت کمه و تقریبا بیشتر زمانم مفیده یا حداقل بهتر از قبله و داره بهتر میشه (به پاس همون الگوریتم!) (از نظر درسی روحی روانی کاری همه چی ..بلخره مفیده بیهوده نیست)
______
ایشالا بیست و دو مرداد میبینمتون!!
وای فوق العادست ...
نود شهاب در ساعت!!
حتی یه شهاب بزرگ هست که امکان انفجارش وجود داره
بدون آلودگی نوری
پنجشنبه و جمعه تابستون
این بی نظییییره
به هیچ وجه از دستش نخواهم داد
و امیدوارم این بار دوربین DSLR ام رو بزارم رو سه پایه :)
شت :|
_____
تقریبا هیشکس نیس که بخونه اینجارو .. ولی میخوام بنویسم و باشند اینجا .. باشند .. همین!
_____
هیچی دیگه برم :|
نظرات شما عزیزان:
دلتنگ حرف زدنات بودم
خیلی...
خیلی دلتنگتم