02. Dead Words Speak 

... 

Ailments of grey cover these hurtfull limbs 
A seething anger grows 
Voiceless come your calls
بیماری هایی تیره این اندام زخمی را میپوشانند
خشمی خروشان رشد می کند
ندا هایت بی صدا می شوند...
Dead words speak
They speak to me at night 
And sometimes I get frightened 
Gives no peace 
And sometime I'll get frightened 
'cause sometimes they are right
کلمات مرده حرف می زنند

آن ها شبانه با من حرف می زنند

و من گاهی می ترسم

زیرا گاهی،  حق با آن هاست
I can't seem to rid this burden I bear 
Ghost of misty mornings, please disappear

به نظر میرسد نمیتوانم از این باری که با خود میکشم رها شوم

شبح صبح مه زده،  لطفا محو شو.. 
It sickens and destroys everything I've built 
And tears down the walls with anger and guilt

این همه چیز را مریض و نابود می سازد

و دیوار ها را با خشم و گناه پایین می کشد


Dead words speak 
They speak to me at night 
And sometimes I get frightened 
Gives no peace 
They hunt me at night 
And sometimes I get frightened

Cause sometimes they are right

کلمات مرده سخن می گویند

آن ها در شب با من حرف نی زنند

و من گاهی وحشت زده می شوم..

هیچ صلح و آرامشی نمی دهند

آنان شبانه مرا شکار میکنند

و من گاهی میترسم

چون گاهی،  راست می گویند


I can't seem to rid this burden I bear 
Ghost of misty mornings, please disappear
به نظر نمیرسد که بتوانم از این باری که حمل میکنم رها شوم

ای شبح صبح های مه زده،  خواهش میکنم نا پدید شو... 

 



نظرات شما عزیزان:

شاکر
ساعت15:25---23 فروردين 1395
ارباب = doom.vs

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: