عزییزم ^.^
بزرگتر: http://moonlightshore.loxblog.com/upload/m/moonlightshore/image/000041.jpg
بازم.. کاملا بدون ویرایش
حالا یه توضیحی هم برا این بدم که بدونین چطور میشه این چنین دهنمو باز میکنم میگم بدون ادیت. دی . و چطور میشه هم پس زمینه روشنه هم خود سوژه!
اینجا من با یه مکافات غیر قابل وصفی جلوی خورشید آینه به دست گرفتم و نورش رو با زاویه مناسب به کاکتوس تابوندم تا اینجوری روشن با سایه هایی نرم و قشنگ بشه :دی
و اینکه چطور شده عمق میدان این قدر کمتر شده و این بوکه های ناز و خوشگل سبز رنگ رو برا پس زمینه ایجاد کرده!؟
با استفاده از فیلتر کلوز آپ (!) دست ساز مذکور که چندی پیش عکسشو گذاشتم و سه سانت به طول لنزم اضافه کرده :دی
اگه بگم این عکس هیچ گونه ویرایش نشده. حتی کراپ هم نشده. حتی .. کلا هیچی! چه فکری میکنید!؟
بزرگتر : http://moonlightshore.loxblog.com/upload/m/moonlightshore/image/000030.jpg
راستش خودمم وقتی عکسو دیدم شکه شدم!! (دوربین من از این نمایشگر چند اینچی ها نداره :| عکسامو بعد یه ماه دیدم. lol )
میدونم کادر بندی اصلا خوب نیست. ولی خوب .. تصورشم نمیکنید با چه وضعی گرفتم. از یه دریجه ده در ده سانت لنز دوربینو فرو کرددم بیرون (!) و این، بهترین وضعیت بود :دی
پ.ن: پست گذاشتن با کامپیوتر چه حالی داره! :دی
پ.ن2: این ینی عکاسی با دوربین تک لنز بازتابی آنالوگ 35mm :|
bleak silver streams
the light of many stars
born from thrones in dark heaven
and swept in the sun's demise
bleak silver streams
the radiance of eternity
paint the meadows in dismal shades
as sleeping death seep thru the clouds
انوار سیمین غم افزا
نور ستارگانی بیشمار
کا بر تختی در بهشت تاریک متولد شده و در وفات خورشید، فضا را پیمده اند
انوار سیمین غم افزا،
درخششی از ابدیت،
بیشه را نقشی از سایه های حزن بار می زند
در حالی که مرگ خفته، از ابر ها تراوش می کند
i stand motionless and
marvel with empty eyes
like a portrait of bliss forsaken
wearing the colors of loss
i stand motionless
like a grieving graveyard statue
and i drape my face with my bare hands
as sleeping death seeps thru the clouds
با چشمانی تهی، بی حرکت و بهت زده ایستاده ام
همچو پرتره ای از وا گذاشتن خوشبختی
با رنگ هایی از فقدان بر تن
بی حرکت ایستاده ام
همچو تندیسی غم افزا در قبرستان
و من صورتم را با دستان عریانم می پوشانم
درحالی که مرگ خفته از ابر ها تراوش می شود
i felt a dying embrace
a soft breeze of weary winds
singing silent lamentations
a prologue to a tragedy untold
clad in the cold breath of october
the stars fall from their thrones
and my last gleam of hope fade away
من آغوشی بی جان را احساس می کردم
نسیمی نرم از بادی کهن
در حال سرودن بی صدای سوگنامه ها
پیش درآمدی برای یک تراژدی نا گفته
ملبس به نفس سرد آبان
ستاره ها از تخت هاشان سقوط میکنند
و آخربن پرتو امید من محو میشوند
in this crestfall orchard
where the final chapter lies written
dressed in a robe of shattered dreams
as the flower withers
in this crestfallen orchard
where fallen leaves lies dying
i kneel down in solitude
as sleeping death seeps thru the clouds
در این شکوفه زار سر افکنده که فصل آخر [داستان] برش نوشته شده
درحالی که گل می پژمرد
در این شکوفه زار سر افکنده
جایی که برگ های به زیر افتاده بی جان آرمیده اند
من در تنهایی زانو می زنم
درحالی که مرگ خواب آلود از ابر ها چکه می کند
i stare into the forever night
and i travel beyond the fallen stars
i sink into oblivions twilight dream
where my sleeping beauty
lies sleeping with the dead
من بر شب بی پایان خیره می شوم
و ورای ستارگان سفر می کنم
درون رویای صبحگاهی فراموشی غرق می شوم
جایی که زیباییِ خفته من، همراه مردگان آرمیده است.
خیلی خوب بود :(
ا
http://www.uplooder.net/img/image/49/163492f1598670e6535d58ee1342e04f/IMG_20150726_201928~01.jpg
و
http://www.uplooder.net/img/image/4/49cb94e7711b2f449713709f73593576/IMG_20150726_202837~01.jpg
آقا اینا اصلا ادیت نشده اند. هیچ گونه فیلتر نرم افزاری یا ویرایش اعمال نشده. کلا فتوشاپ ندیدن.
فقط برش دادم حاشیه اش رو همین
هرکی هم میگه رنگا اگزجریتد هستن و از این دست داستانا، میتونه مانیتورش رو عوض کنه. دی
خواهرگرافی بسیار یکهویی تو ماشین. دی
(میدونم آندر اکسپوز شده و به زور نورش بالا برده شده نویزش زیاده به روم نیارید :)). باید سرعت بالا میبود خو ماشین متحرک بود:( )
تبریز جانم
دوباره بگم!؟
(این بار یک حلقه به جای بیس روز توی چهل روز تموم شد. عکس اضافه نداشتم همرو با دقت گرفتم بدون تکرار. کم کم میزارمشون. (رعد و برق هم نداشتیم :/ اسمایا نگاه معنا داری به دور و بر افکندن! )
باورم نمیشه این قدر یه وبللگ میتونه برام مهم بوده باشه
به کاف رفتن بلاگفا خیلی بد بود...
چه قدر چیز داشتم توش
از خیلی وقت پیش
تکه تکه هایی از خودم
الان دیگه یاد گرفتم هر هفته پشتیبان میگیرم میزارم تو گوگل درایو و تو گوشی و تو کامپیوتر -_-
__________
امسال اون همه سفر و کوه و بیابون سختی داشتم تنهایی، هیچ کدوم اندازه این خسته ام نکرده بود
از مسافرت اجباری با ماشین اونم در حالی که خواهرت پیشته متنفرم /:
_____م
باید شعر های قدیمی فیلم های قدیمی عکسای قدیمیرو کم کم بزارم اینجا آرشیوم کامل باشه
Doom:VS
Aeternum Vale
01. The Light That Would Fade
وداع تا ابد :
01. نوری که محو میشود
I'm plagued
By the silence you brought upon me
Suffering
In the desolate lap of time
Tearing the flesh from my bones
من با سکوتی که تو بر من آوردی مسمومم
در دامن متروک زمان، درحالی که تن را می درد، رنج می کشم
Endless eternity awaits
ابدیت بی پایان در انتظار است...
The tears embrace me
Life, erases me
The failure within becomes now clear
The light will forever fade
As my life, forever fail
اشک ها مرا در آغوش می گیرند
زندگی، مرا از صحته پاک می کند
حال شکست درونی آشکار می شود
نور برای همیشه محو خواهد شد
درحالی که زندگی من، برای همیشه سقوط می کند
I'm nailed to the cross of my own creation
Torn... divided within
Reaching an end to it all
من بر صلیب خودم میخکوب شده ام
پاره شده.. از درون ز هم پاشیده
درحال رسیدن به پایانی برای همه این ها
I'm lost with despair
No one's left to care
Alone... abandoned
To die by myself
من در اندوه گم گشته ام
و هیچ کس نمانده که اهمیتی دهد
تنها... ترک شده..
تا تنها بمیرم
Endless eternity awaits
و ابدیت بی پایان در انتظار است...
The light that would fade appears now clear
So cold. the sudden breeze of death
Cleansing the soul, from my pain
نوری که محو خواهد شد اکنون آشکار می شود
بسیار سرد است نسیم ناگهانی مرگ
درحالی که روح مرا از درد پاک می کند..
[Chorus]
Smothered by life
Emptiness takes hold
Eternity shines brighter
Than ever before
درحالی که به دست زندگی خفه شدم
پوچی باقی می ماند
ابدیت روشن تر از هر زمان دیگر می درخشد
خواهشا برای یک بار هم که شده کمی عمیق تر فکر کنید و قضاوت نکنید..